هماندیشی تخصصی"رسانه و فرهنگ عمومی" یکشنبه 14 آذر ماه 1400 از
ساعت 10 الی 11:30 در دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها به صورت ویدئو کنفرانس
برگزار شد. رسانهها یکی از عوامل و ابزارهای مهم جامعهپذیری و فرهنگپذیری هستند
و نقش مهمی در رشد و تحول جنبههای گوناگون زندگی افراد ایفا میکنند. یکی از
موضوعهایی که رسانهها به آن می پردازند نوعی تاثیرگذاری در میان مخاطبان خود است
رسانهها با ترغیب ، تشویق و تبلیغ باعث همنوایی ، همسویی و به نوعی فرهنگسازی در
بین افراد جامعه میشوند.رسانه ها از یک سو متاثر از بافت اجتماعی و بستر فرهنگی
جامعه هستند و از سوی دیگر در عصر ارتباطات به عنوان بازیگران فعال ، روشنگر و
تاثیرگذار بر رفتارهای اجتماعی و فرهنگی میتوانند از فرهنگ در شکلدهی به عادتها،
مهارتها و راهبردهای کنشی بهرهای وافر ببرند و بدین سان تاثیر شگرفت بر افکار
عمومی داشته باشند. در این نشست که با حضور دکتر قربانعلی تنگشیر، نائب ریس انجمن
متخصصان روابط عمومی و مدرس دانشگاه ،دکترغلامرضا کیامهر، نویسنده، روزنامهنگار و
تحلیلگر اقتصادی و دکتر گیتا علی آبادی، مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی
رسانهها برگزار شد. محورهای زیر مورد بحث و بررسی قرار گرفت:
- رسانه و قابلیت ایجاد تحول در فرهنگ
- رسانه و الگو سازی رفتاری های فرهنگی
-
نقش رسانه در تثبیت باورها و ارزشهای فرهنگی
در ابتدای نشست دکتر گیتا علی آبادی مدیر مرکز مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها ضمن خوش آمد گویی به مهمانان اظهار داشت:
این مرکز نشستی در ارتباط با رسانه و فرهنگ عمومی برگزارکرده است. چرا که فرهنگ عمومی بسیار کلی است و از بسیاری از مسائلی همچون ترافیک، رانندگی، رفت و آمد شهری و ... دربردارد که رسانه ها می توانند به خوبی کمک کنند در این موارد تا برخی موضوعات را از نظر قوانین و مقررات، طرح موضوع کنند و جامعه را با مسائلی که در اطرافشان میگذرد، آشنا نمایند و به بایدها و نبایدها و فرصت هایی که می تواند برایشان رخ دهد و از این فرصتها بهرهمند شوند، توجه کنند. یکی از موضوعات
قابل بحث در نشست امروز این است که رسانه ها و قابلیت آنها در ایجاد تحول در فرهنگ تا چه اندازه است؟ و رسانهها تا
چه میزان میتوانند به این تحول فرهنگی کمک
کنند؟
آقای کیانمهر تحلیلگر و روزنامه نگاردر ادامه افزود:
در مورد ایجاد تحول در جامعه، رسانه ها از دیرباز که بشر وارد عرصه تمدنی خود شده است، به نوعی در شکل های مختلف وجود داشتند. در حال حاضر ما در مورد رسانه به شکل محصولات تکنولوژی صحبت میکنیم. فکر کنم انبیاء و اولیای ادیان الهی بزرگترین رسانه روزگار در هزاران سال گذشته بودند که بدون هیچ گونه ابزار صوتی که در اختیار داشته باشند، پیام هایی را که مقرر بود را به مردم آن زمان می رساندند وتوانستند پیام ها را بدون استفاده از ابزارهای تکنولوژی رسانه ای امروز به مردم
برسانند. بنابراین من آنها را بزرگترین رسانه های روزگارمیدانم که خودشان هم رسانه وهم پیام بودند. بنده به صحبتهای مارشال مک لوهان کانادایی کارشناس بزرگ علوم ارتباطات اشاره میکنم که به نظریه پردازی جهان می پرداخت، گفت: رسانه، پیام است که برای این جمله بحثهای زیادی بین اساتید علوم ارتباطات صورت گرفته و تا به زمان مارشال مک لوهان می رسیم که با مشاهده سرعتی که تکنولوژی ارتباطات به خود گرفته است، نظریه دهکده جهانی ارتباطات را مطرح کرد که دنیا به برکت توسعه تکنولوژی ارتباطات به جایی خواهد رسید که شباهت به یک دهکده پیدا میکند. همانطور که دردهکده یکی از طرفی فریاد بزند و شنیده می شود، مارشال مک لوهان نیز دنیا را اینگونه پیش بینی کرد و حتی زودتر از آن چیزی که مارشال مک لوهان این نظریه را یعنی دهکده جهانی ارتباطات را مطرح کند، این اتفاق رخ داد. در حالیکه طی هزاران سال بعد ازاولیاء و انبیای الهی، بنده کاروانهای حمل محصولات سرزمینی به سرزمین و شهری به شهری دیگر را
نوعی رسانه میدانم. این کاروانها برای مبادله فرهنگی به
سرزمینها و شهرهای دیگر
سفر میکردند. مردم سرزمینهای میزبان، سوال در مورد مردم سرزمین مبدا خود اطلاعات دریافت می کردند و آن اطلاعات را به سرزمین
خودشان انتقال میدادند. این کاروانها شامل شتر، اسب و قاطر بودند که محموله را حمل میکردند. اما من به عنوان یک شاگرد کوچک کلاس اول روزنامه نگاری و ارتباطات که حتی آن کاروان ها هم به نوعی حامل پیام بودند، معتقدم این کاروانها فقط مبادله فرهنگی نمی کردند بلکه پیامرسان و گیرنده
پیام بودند.وهمچنین فرهنگ ملت سرزمین خود را به سرزمینهای مقصد منتقل میکردند. بشرهیچ وقت از تکاپوی داشتن رسانه و دستیابی به آگاهی متوقف نشده است. امروز درعصرانفجار اطلاعات قرارداریم و در مراوده روزانه خود همیشه سوال چه خبر را از اطرافیانمان داریم و به دنبال سوال هستیم. این مسئله برمیگردد که ما شفاهی هستیم تا مکتوب و این خصلتی است که ایرانیان از آن برخوردارند که خبر پالایش شده را نسبت به همدیگر انجام میدهند. بنابراین اشتیاق انسان به داشتن رسانه و اطلاع از احوال روزگار، قدمت طولانی دارد تا می رسد به اواخر قرن هجدهم و شروع قرن نوزدهم که با پیدایش صنعت چاپ، روزنامهها وارد صحنه میشوند و مسولیت رسانهای، خبررسانی و فرهنگ سازی را برعهده میگیرند. به نظر من رسانهها دو کاربرد اساسی دارند. یکی اطلاع رسانی، آگاهسازی و دیگری تاثیرگذاری بر فرهنگ مخاطبان و اصلاح فرهنگ مخاطبان که این دو مکمل همدیگر هستند. من اگر بخواهم نمره بدهم از عصر پیدایش تکنولوژی رسانه و اطلاع رسانی که روزنامه ها در کشور درزمان شاهان قاجار، وقایع الاتفاقیه که هم را مدیون آقای گوتنبرگ آلمانی هستیم که صنعت چاپ را اختراع کرد که اگر این اتفاق رخ نمیداد، شاید اتفاقات بعدی هم یا رخ نمی داد و یا با تاخیر صورت می گرفت. تصورمیکنیم
در دوره قاجار و دوره ناصالدین شاه بود که روزنامه وقایع الاتفاقیه چاپ شد و در دوره میرزا جهانگیرخان شیرازی که روزنامه معروف صوراسرافیل منتشر شد و به دنبال آن تحولاتی که در تکنولوژی ارتباطات رخ داد و تلگراف با سیم به وجود آمد. اختراع سیم نقش بسیار مهمی در پیام رسانی، ایجاد ارتباط و فرهنگ سازی میان مردم یک سرزمین و میان مردم سرزمینهای مختلف ایفا میکند. و بعد امواج رادیویی ابداع می شود و دیگر مخترعین نیز هر کدام از اختراعتشان، زمینه ساز ارتقای تکنولوژی ارتباطات قرار میگیرد. اما اینکه آیا رسانه ها در این عمر طولانی خود توانسته اند در دوران حاضر که ما با طیف وسیعی رسانه و محصولات تکنولوژی رسانه سر وکار داریم، آن طور که باید نقش خودشان را ایفا کنند. این مطلب را برای رسانههای همه کشورها عرض می کنم. و یا دچار خوش بینی بیش از حد باشیم به تاثیرگذاری رسانه بخصوص رسانه ها و محصولات تکنولوژی ارتباطات امروز. من معتقدم در این باره باید با احتیاط صحبت کنیم. معتقدم روزنامه نگار، رسانه و اهل روابطعمومی باید انتقادپذیرترین عنصر روزگار باشند. چرا که بخش مهم روزنامهنگاری و ارتباطات انتقاد از عملکردهای دیگران است. بنابراین وقتی این کار را می کند خودش هم باید بسیار انتقادپذیر باشد. خصلت انتقادپذیری را در همکاران خودم در عرصه رسانه، ارتباطات و روابط عمومی های کمرنگ میبینم. امروز وقتی فردی به سازمان یا شرکتی جهت استخدام وارد می شود، از آن فرد گواهی عدم سوءپیشینه دریافت می کنند. شبکههای اجتماعی، فضای مجازی و روزنامههای مکتوب و هر رسانه دیگر به هیچ مدرک سوء پیشینهای لازم نیست. به همین سبب رسانهها به همان میزان که بر انسانهای فرزانه، نیک سیرت و انسانهای دارای ارزشهای انسانی تاثیرگذاراست، می تواند ابزاری باشد در دست افرادی که مستعد تخلف و خلافکاری هستند و حالت یک چاقویی تیز را پیدا کرده است. که اگر این چاقو در دست یک جراح قلب و عروق باشد، عمل جراحی انحام می شود و یا در دست طالبان و... باشد و با آن چاقوی برنده بلای جان بشر می شود. چون که بهره گیری از رسانههای مدرن که محصول تکنولوژی پیشرفته ارتباطات است، نیازی به هیچ گونه مدرک خاصی نیست. هر وقت بحث تاثیرگذاری بر فرهنگ جامعه مطرح می کنیم، توصیه بنده شاگرد کلاس اول این عرصه این است که همه جنبه های آن را درنظر بگیریم غیر ازآنکه باید ببینیم که پیام هر رسانه چه کیفیتهایی باید داشته باشد. زبان رسانه باید چه زبانی باشد؟ ادبیات یک زبان به چه شکل باشد؟ اصطلاحی داریم که زبان روزنامه نگاری باید زبان سهل و ممتنع باشد یعنی زبان روزنامه نگاری همچون نخ تسبیح باشد و هر مطلبی که در روزنامه یا نشریه منتشر می شود، باید خاصیت نخ تسبیح را داشته باشد. نخ تسبیح دانه های ریز و درشت را بهم گره می زند و تسبیح می شود. اندازه دانه ها برای آن فرقی نمی کند و مهم این است که سوراخی داشته باشد که مهره ای از آن رد شود. رسانه باید زبانی را بکار ببرند که زبان وجه اشتراک رفتگر خیابان باشد که چند کلاس ابتدایی را گذراند تا استاد دانشگاه. به قول مولانا که 800 سال گذشته گفت:
چون که با کودک سروکارت فتاد هم زبان کودکی باید گشاد
رسانه باید بداند که مخاطب آن چه کسی است. وقتی یک استاد دانشگاه با چند نوجوان در سنین 10 تا 12 سالگی جلسه ای دارد حتما این
مطلب مولانا را به یاد داشته باشد. آن زبانی که برای دانشجویان دوره کارشناسی ارشد و دکتری میرم صحبت می کنیم، با کودکان نیز به همان زبان ادبیات و واژگان صحبت نکنیم. اینجا نظر انتقادی دارم که این توصیه مولانا در 800 سال گذشته بوده و آقای مک لوهان هم این توصیه را نکرده است. مصداق این نشست مجازی بسیار وسیع است که شاید نیاز
به برگزاری همایش یک هفته ای از صبح تا شامگاه باشد.
دکتر تنگشیر
دکتر گیتا علی آبادی،
مدیر مرکز مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها :
جناب تنگ شیر منتظر هستیم تا دیدگاه شما هم در مورد محور اول نشست که رسانه و قابلیت ایجاد تحول در فرهنگ است را از شما بشنویم.
در مورد قابلیت ایجاد تحول در فرهنگ، به نظر میآید که رسانهها با توجه به اینکه از همان زبان مک لوهان هم شما اشاره فرمودید که رسانه همان پیام است و دیدگاه طرفداران نظریه های رسانه ای با آن سر و کار دارند، یک وسیله می دانند که رسانه و پیام ده است. در مورد محور دوم نشست امروز درنظر داریم به چگونگی رسانه و الگوسازی رفتارهای فرهنگی توجه
کنیم. همانطور که شما اشاره فرمودید فرهنگ یک بحث کلی اعم از فرهنگ مادی، معنوی از همان وسایل حمل و نقل و سیم تلگراف گرفته تا تاکسی و راه آهن